حقوقی

حقوقی

حقوقی

حقوقی

سؤالات متداول در مورد ازدواج موقت (صیغه)

سؤالات متداول در مورد ازدواج موقت (صیغه)
سؤال 1: ازدواج موقت با زن بودائى چه حکمى دارد؟
جواب: ازدواج با زن غیرکتابی جایز (حلال) نمی‌باشد.
سؤال 2: من دخترى را به عقد موقت خود در آورده‌ام آیا بدون دخول با مادرش محرم هستم یا خیر؟
جواب: بله، محرم هستید.
سؤال 3: خواندن صیغه عقد در ازدواج موقت با زنان یهود و یا مسیحى در صورتى که دسترسى به زبان انگلیسى و یا زبان‌هاى دیگر صحیح است یا خیر؟
جواب: بله مانعى ندارد، در صورت امکان باید صیغه به عربی خوانده شود و از زن وکالت گرفته شود و اگر ممکن نشد به زبان دیگر صیغه را بخوانند.
سؤال 4: من یک ایرانى هستم که در خارج از کشور زندگى مى‌کنم آیا مى‌شود با زنى با مشخصاتى مانند زنى مسیحى که حدود یک سال از شوهرش جدا شده ولى از نظر قانون آن کشور هنوز منتظر طلاق مى‌باشد، ولى از نظر مذهبى خودشان جدا شده‌اند، مى‌شود ازدواج موقت کرد؟
جواب: اگر از نظر دین آنها و عرف و روال مطلقه مى‌باشد، مانعى ندارد به شرطی که شما همسر (زن) مسلمان نداشته باشید.
سؤال 5: آیا براى ازدواج موقت (صیغه) در صورتی که هر دو طرف بالغ باشند، لزومى دارد کسى شاهد باشد یا حضور دو طرف کافى است؟
جواب: در عقد موقت و دائم حضور شاهد لازم نیست، ولی در ازدواج با دختری که شوهر نکرده اجازه ولی (پدر و جد پدری) لازم است.
سؤال 6: آیا مى‌شود با یک دختر ازدواج موقت کرد و اگر با یک دختر در مکان خلوت باشیم و احتمال گناه برود آیا مى‌شود بدون اجازه‌ی پدر دختر او را صیغه کرد؟
جواب: اجازه پدر دختر حتى در فرض سؤال نیز لازم است.
سؤال 7: آیا صیغه کردن دختر بالاى 22 سال و مستقل به شرط عدم زوال بکارت جایز و حلال است؟
جواب: خیر با اجازه پدر یا جد پدرى جایز است.
سؤال 8: مى‌توان زن شوهردار را صیغه کرد؟
جواب: صیغه زن شوهردار جایز نیست و از گناهان بزرگ است و حرمت ابدی می‌آورد.

طلاق اتباع افغان در ایران


شرایط ازدواج موقت (صیغه)

شرایط ازدواج موقت (صیغه)
* در ازدواج موقت یا صیغه، رضایت طرفین (زن و مرد) و خواندن صیغه کافی است و نوشتن و شاهد گرفتن ضروری نیست.
* خود زن و مرد می‌توانند صیغه عقد موقت را بخوانند. ابتدا مدت عقد (از یک ساعت تا چند سال) و میزان مهر (مثلاً از هزار تومان تا ...) را معین کنند و بعد صیغه عقد موقت را بخوانند.
* نکته: اگر خود مرد و زن نتوانند صیغه را به عربی صحیح بخوانند به هر لفظی که صیغه را بخوانند صحیح است. اما باید لفظی را بگویند که معنی زَوَّجْتُ و قَبِلْتُ را بفهماند.
* کسی که صیغه را می‌خواند باید بالغ و عاقل باشد.
* عقد موقت (صیغه) طلاق ندارد، بلکه جدا شدن زن و مرد به واسطه تمام شدن مدت عقد و یا بخشیدن مدت (مرد باقیمانده زمان عقد را به زن می‌بخشد) می‌باشد.
* دختری که به حد بلوغ رسیده و رشیده است، یعنی مصلحت خود را تشخیص می‌دهد، اگر بخواهد شوهر کند چنانچه باکره (دوشیزه) باشد باید از پدر یا جد پدری خود اجازه بگیرد، ولی اگر باکره و دوشیزه نباشد در صورتی که بکارتش (دوشیزگی) به وسیله شوهر کردن از بین رفته باشد اجازه پدر و جد پدری لازم نیست.
* زن در زمان اجرای عقد موقت و صیغه، در حباله نکاح (قید زناشویی) کس دیگری در نیامده باشد.
* همچنین زن هنگامی که می‌خواهد به عقد موقت مردی در آید، اگر قبلاً در عقد دیگری بوده و طلاق گرفته یا مدت عقد موقتش تمام شده، مدت عده (مدت زمان معینی که زن پس از جدایی از شوهر یا آمیزش به شبهه در انتظار به سر می‌برد) خود را نیز گذرانده باشد.
* زمانی که زن در عقد دیگری بوده، با مردی که قصد دارد در آینده با او ازدواج کند، زنا نکرده باشد، زیرا اگر مردی با زن شوهرداری زنا کند، برای همیشه آن زن بر او حرام می‌شود.

نحوه تنظیم دادخواست استرداد جهیزیه


سؤالات متداول در مورد ازدواج مجدد مرد

سؤالات متداول در مورد ازدواج مجدد مرد
سؤال 1: مرد برای ازدواج مجدد چه اقدامات قانونی باید انجام دهد؟
جواب: مردی که متقاضی ازدواج مجدد است، باید دادخواستی به طرفیت همسر (زن) اول خود تنظیم نماید و در آن خطاب به دادگاه دلایل و علل درخواست خود را بیاورد. دادگاه نیز با تعیین وقت رسیدگی یک نسخه از دادخواست را برای همسر اول ارسال می‌نماید، تا به آن پاسخ دهد و یا برای جلسه دادگاه خود را آماده کند. دادگاه نیز با انجام اقدامات ضروری و تحقیق از زن اول و پس از احراز (دریافتن) توانایی مالی مرد و اجرای عدالت بین همسران به شوهر اجازه ازدواج مجدد می‌دهد. در غیر این صورت با درخواست او مخالفت خواهد کرد. همچنین دفاتر ازدواج حق ندارند تا بدون حکم دادگاه ازدواج مجدد را به ثبت برسانند، از طرفی عدم ثبت واقعه ازدواج جرم محسوب می‌شود و مرتکب به حبس تا یک سال محکوم خواهد شد.
سؤال 2: هرگاه مردی با کسب اجازه از دادگاه ازدواج مجدد اختیار نماید، ولی ازدواج وی با مرگ یا جدایی خاتمه یابد، آیا برای اختیار همسر (زن) دیگر نیاز به کسب اجازه مجدد از دادگاه دارد؟
جواب: اعتبار اجازه‌نامه صادره از سوی دادگاه تنها برای اختیار یک همسر است و در صورت هر گونه جدایی یا فوت زوجه (زن) دوم، فرد برای ازدواج احتیاج به کسب اجازه مجدد از دادگاه صلاحیت‌دار را دارد.
سؤال 3: در صورتی که قاضی رأی الزام به تمکین (اطاعت) داده است، زوجه (زن) تمکین نکرده و قاضی رأی ازدواج مجدد به زوج (مرد) داده، آیا در این صورت زن حق طلاق دارد؟ آیا مهریه به او تعلق می‌گیرد؟
جواب: بله، مهریه به زن تعلق می‌گیرد و ربطی به تمکین ندارد، در مورد طلاق و جدایی اگر زن موارد عسر و حرج (سختی و مشقت) را اثبات نماید، دادگاه حکم طلاق صادر می‌کند، ولی زن نمی‌تواند از شرط ضمن عقد که اگر مرد با زن دیگری ازدواج کند وکالت در طلاق داشته باشد، استفاده نماید.

وکیل طلاق توافقی وخانواده



اجازه ازدواج مجدد زوج در صورت حق حبس

اجازه ازدواج مجدد زوج در صورت حق حبس
در ادامه مقاله قبل به بیان رأی دادگاه‌های بدوی (نخستین) و تجدیدنظر در مورد اجازه ازدواج مجدد زوج در صورت حق حبس می‌پردازیم:
رأی دادگاه بدوی (نخستین)
با توجه به اینکه خانواده واحد بنیادی جامعه اسلامی می‌باشد و این بنیاد جز با تشکیل زندگی مشترک ایجاد نخواهد شد و با توجه به اینکه خواهان (مرد) بالغ بر ۱ سال است که اقدام به پرداخت مهریه به صورت اقساط و همچنین پرداخت نفقه و خرجی نموده و با این وجود زوجه (زن) حاضر به تشکیل زندگی مشترک نمی‌باشد و دریافت تمام مهریه ممکن است سالیان به طول بیانجامد، این اقدام زوجه نوعی ترک زناشویی از زندگی زناشویی توسط وی می‌باشد، چرا که مفهوم ترک زندگی زناشویی توسط هر یک از زوجین (زن و شوهر) این نیست که زوج یا زوجه محل زندگی را ترک نماید و علاوه بر اینکه ترک زندگی مشترک غیر از تمکین نکردن زوجه است، همین که زوج برای تشکیل زندگی مشترک مقدمات را فراهم کرده و با گذشت بیش از ۵ سال زوجه حاضر به شروع زندگی مشترک نباشد نوعی ترک زندگی است، بنابراین برای جلوگیری از ضرر خواهان (مرد) و حفظ پاکدامنی او با توجه به اصول مذکور و قائده لاضرر و اصل اباحه شرعی (جایز دانستن) ازدواج مجدد برای زوج و بند ۷ ماده ۱۶ قانون خانواده و ماده ۱۹۸ قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی به خواهان اجازه می‌دهد فقط برای یک بار ازدواج مجدد دائم با مهریه کم اقدام نماید.
دفاتر رسمی ثبت ازدواج مکلف به ثبت واقعه ازدواج دائم دوم زوج می‌باشند.
حکم صادره حضوری و ظرف مدت ۲۰ روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه تجدیدنظر استان تهران خواهد بود.
رأی دادگاه تجدیدنظر
در مورد تجدیدنظرخواهی خانم ف.ق با وکالت آقای الف.ب به طرفیت آقای م.ق با وکالت خانم ن.م از دادنامه شماره ۷۵۳/۹۲ مورخ ۱۶/۵/۱۳۹۲ شعبه محترم ۲۳۶ دادگاه خانواده تهران که به موجب آن حکم به اجازه ازدواج مجدد زوج (مرد) برای یک بار طی پرونده کلاسه ۴۲۰/۹۲ با استدلال جالب و کافی دادگاه به وی و با لحاظ دادنامه‌های موجود صادر گردیده وارد نمی‌باشد، زیرا رأی بر اساس مقررات و موازین قانونی صادر گردیده و ایرادی از نظر ماهوی یا شکلی به آن وارد نیست و استدلال دادگاه بدوی (نخستین) و نیز مستندات آن صحیح می‌باشد و تجدیدنظرخواه دلیل یا دلایلی که موجبات نقض (شکستن رأی) یا بی‌اعتباری دادنامه را فراهم نماید ارائه ننموده است، لذا بنا به مراتب دادگاه مستنداً به قسمت اخیر ماده ۳۵۸ قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب ۲۱/۱/۱۳۷۹ ضمن رد اعتراض معترض، دادنامه معترض عنه (واخواسته) را عیناً تأیید می‌نماید.
رأی دادگاه به موجب ماده ۳۶۵ قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب 79 قطعی است.

اختلاف نظر در بقای (پایداری) جهیزیه


خلاصه پرونده در مورد اجازه ازدواج مجدد از سوی دادگاه

خلاصه پرونده در مورد اجازه ازدواج مجدد از سوی دادگاه

در ادامه مقاله قبل در مورد اجازه دادگاه برای ازدواج مجدد زوج (مرد) در صورتی که زن از حق حبس استفاده نماید، در این مقاله به بیان نمونه پرونده در این موضوع می‌پردازیم:

در مورد دعوی آقای م.ق با وکالت خانم ن.م به طرفیت خانم ف.ق به خواسته ازدواج مجدد، دادگاه با توجه به محتویات پرونده و احراز (دریافتن) رابطه زوجیت و زناشویی دائم خواهان (مرد) و خوانده (زن) به موجب عقدنامه شماره ترتیب ۲۱۲۵ دفترخانه شماره ... و اظهارات خواهان طبق صورت جلسه مورخ ۱۵/۵/۹۲ که زوجه (زن) از حق حبس خود استفاده نموده، لیکن زوج اقدام به پرداخت مهریه به صورت اقساط نموده و آمادگی خویش را برای زندگی مشترک اعلام نموده و دور از عدالت و اخلاق می‌باشد که زوج سالیان متوالی مهریه زوجه را پرداخت نماید، سپس بتواند از تمکین خاص استفاده نماید.
با توجه به اینکه فلسفه ازدواج بر مبنای زندگی زناشویی، استفاده زوجین (زن و شوهر) از غرایض جنسی و عواطف یکدیگر و آرامش رسیدن آنهاست، بنابراین زوجه موجب اخلال در زندگی مشترک گردیده و موجبات عسر و حرج (سختی) زوج را فراهم نموده است.
بر اساس اصل دهم قانون اساسی مبنای آن آسان کردن تشکیل خانواده و روابط خانوادگی بر پایه حقوق و اخلاق اسلامی می‌باشد و مطابق اصل چهلم قانون اساسی هیچ کس نمی‌تواند اعمال حق خویش را وسیله ضرر و زیان به غیر قرار دهد.
اعمال حق حبس از سوی زوجه (زن) اگر چه به موجب قانون است، ولی عملاً موجب زیان زوج (مرد) از داشتن زن و بهره‌گیری واستمتاع (لذت بردن جنسی) و عواطف آن می‌باشد.
به عبارت دیگر زوجه با اعمال حق حبس، زوج را محدود کرده و موجب عسر و حرج و سختی وی را فراهم نموده است و این اصل چهلم قانون اساسی ناظر به همین مورد است و لازم نیست که اعمال حق، غیرقانونی باشد.